قرآن معجزه است وتحریف در آن راه ندارد
قرآن معتبرترین منبع معارف اسلام و معجزۀ جاودان رسول گرامی است. تنها کتاب آسمانی که از تحریف مصون مانده و بشر از آوردن حتّی سورهای کوچک همانند آن عاجز است. از مباحث مـربـوط به تاریخ قـرآن، موضوع تحریف ناپذیری آن است. کتب آسمانی قبل از اسلام کما بیش دستخوش تغییر و تحریف گردیدهاند و این امر، اعتماد و اعتقاد به معارف موجود در آنها را متزلزل نموده است. اسلام به عنوان آخرین و کاملترین و برترین دین الهی در برگیرندۀ قوانینی است که تعالی و تکامل مادّی و معنوی انسان را تضمین کرده است و اصیلترین منبع جاودانۀ آن قرآن کریم است. تغییر و تحریف در کتابهای آسمانی پیشین، گرچه راه را بر خدشه در اصول و ارکان ادیان الهی گشوده، اما به لحاظ سیر تدریجی قوانین الهی و جایگزین شرایع آسمانی یکی پس از دیگری، خسارت ناشی از تحریف به نوعی تدارک و جبران شده است.
از طرف دیگر دشمنان دین مبین اسلام همواره دسیسه وتوطئه واهانتهایی برساحت قرآن روا داشته اند یکی از توطئه هایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برآن سرمایه گذاری کرده ومیکنند ایجاد اختلاف بین مذاهب اسلامی است که دراین میان فرقه وهابی از همه بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته ودر هرکتاب ونشریه ، به شیعه تهمت ها ی ناروا میزنند که یکی از آنها ،نسبت ظالمانه تحریف قرآن به تشیع است در این نوشتار ابتدا به مفهوم شناسی تحریف پرداخته ، وبعد از آن آرای مفسرین اهل سنت ذیل آیه حفظ ودلالت آن برعدم تحریف قرآن را یررسی میکنیم.
شبهه تحریف در قرآن
شبهه تحریف قرآن از دیرزمان مطرح بوده وپیوسته مورد انکار ورد علما ومحقیقین بزرگ اسلام بوده است ممنشا این شبهه روایاتی است که درکتب حدیث اهل سنت وشیعه درج شده است وبه ظاهر تحریف کلام الله را میرساند.
حال این سؤال پیش می آید که آیا قرآن کریم در تاریخ پر فراز و نشیب خود با چنین امری مواجه گشته و دست تغییر و تحریف بدان راه یافته یا آن که بی هیچ نقصان یا افزایشی ، بستر را به سلامت زیر پا نهاده و در این زمینه نیز افتخاری بر افتخارات خویش افزوده است. از آنجا که قرآن منبع اصلی معارف و آموزه های عبادی ، اخلاقی و احکام عملی دین مبین اسلام است از این رو مسأله مصونیت قرآن از هرگونه تغییر و تحریف ، نقش حیاتی در استواری آیین اسلام دارد. با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق ابتدا به اختصار به ادله عدم زیادت در قرآن پرداخته شده و سپس ادله عقلی ، نقلی و تاریخی عدم تحریف کاستی در قرآن با استناد بر آیات و روایات و استفاده از کتب معتبر بررسی شده است.
نظم در معاشرت ها و پيمان ها
انسان طبيعتاً موجودى اجتماعى است و بايد با ديگران رابطه برقرار سازد و بر اين اساس، شخصيت و معاشرت هايش شكل مى گيرد. در دين اسلام و در سيره پيامبر بزرگ اسلام صلّی الله و علیه و آله و سلّم و پيشوايان دين، نظم و انضباط در معاشرت ها و روابط اجتماعى و عهد و پيمان ها، از ارزشى بسيار برخوردار است .همچنانکه این امر به دفعات در آیات قرآن کریم و در نهج البلاغه نیز آمده است همچنانکه امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند :
«مَا أَيقن بِاللهِ مَن لَم يرع عُهوده وَ ذِمَمه (ذمّته).»:
” به خدا يقين ندارد آن كس كه به عهد و مسئوليت و آن چه را در گردنش است، رعايت نكند.”
و همچنین در جایی دیگر در روايتى از پيامبر اكرم صلی الله و علیه و آله و سلّم نقل شده است:
«لَا دينَ لِمَن لَا َ لَهُ .»:
“كسى كه عهد و پيمان ندارد، دين ندارد.”
از آن جا كه دوست خوب، در شكل گيرى شخصيت آدمى نقشى مهم دارد، اسلام درباره انتخاب دوست و تحكيم دوستى و حفظ حقوق دوستى، سفارش هايى بسيار دارد، از جمله اين كه در دوستى بايد ميانه روى رعايت گردد و صداقت و رفاقت در اندازه ميانه باشد و در آن از افراط و تفريط پرهيز كرد.
وظایف حاکم اسلامی نسبت به قضات
پس از آن برگزين براى حكم كردن در ميان مردم بهترين رعيّت خود را در نفس خود از كسانى كه تنگ نگرداند او را كارها و به لجاجت نيندازد او نزاع كنندگان و ايستادگى نكند در لغزش و درمانده نشود از بازگشتن به¬سوى حق هرگاه بشناسد آن را و مايل نشود نفس او بر طمعى و كفايت نكند به¬كمتر فهميدن بدون رسيدن به منتهاى آن و درنگ كنندهترين آنها در شبههها و فرا گيرندهترين آنها دليل¬ها را و كمترين آن¬ها از روى دلتنگى بسبب رجوع كردن دادخواه و شكيباترين آن¬ها بر آشكار ساختن امورات و برّندهترين آن¬ها نزد روشن شدن حكم از كسانى كه به كبر نيندازد او را ستايش كردن در پيش رو و مايل نگرداند او را برانگيختن و آنان اندكند پس از آن بسيار گردان ملاحظه قضاوت او را و فراخ ساز براى در بخشش آن قدر كه بر طرف گرداند عذر او را و كم باشد با آن نياز او بسوى مردم و بده بر او از منزلت و مقام نزد تو آن مرتبه را كه طمع نكند در آن غير او از ملازمان مخصوص تو تا ايمن شود به اين از ناگاه گرفتن مردان (به بهتان) او را نزد تو پس نظر كن در اين نظرى رسا زيرا اين دين بود اسير در دست¬هاى بدكاران رفتار مىشد در آن به¬خواهش نفس و طلب كرده مىشد به آن دنيا.»
عدالت بالاتر از مصلحت
تبعیض، رفیق¬بازی، باند بازی و دهان¬ها را با لقمه¬های بزرگ بستن همواره از ابزار و لوازم سیاست قلمداد شده¬است. حال که مردی چون علی (علیه السّلام) ـ دشمن این¬گونه ابزارـ زمامداری و ناخدایی کشتی سیاست را بر عهده گرفته، دوستان از سر نیک اندیشی و خیرخواهی از او می¬خواهند که برای مصلحت مهم¬تر، در سیاست خود انعطاف داشته باشد و با کسانی که افراد با نفوذ¬تری هستند و بعضی¬شان از شخصیت¬های بزرگ صدر اول¬اند، درگیر نشود و فعلاً موضوع عدالت و برابری را از دستور کار خود خارج کند؛ علی (علیه السّلام) در پاسخ می-فرماید:
«شما از من می¬خواهید که با تبعیض و ستمگری پیروزی به دست آورم! (از من می¬خواهید عدالت را پای سیاست و سیادت قربانی کنم) خیر، سوگند به ذات خدا که تا دنیا، دنیاست چنین کاری نخواهم کرد و به گرد چنین کاری نخواهم گشت.(من و تبعیض؟ من و پایمال کردن عدالت؟) اگر همه این اموال عمومی که در اختیار من است، مال شخصی¬ام بود، آن¬ها را به طور مساوی و بی¬تبعیض نهادن، میان مردم تقسیم می¬کردم، چه¬رسد که مال خدا است(و من امانت دار خدایم)».