سرور بیجا وفخر فروشی
15 دی 1393
سرور بیجا و فخرفروشی
(و لئن اذ قناه نعماء بعد ضراء مسَّته لیقولن ذهبو سیئات عنی، انه لفرح فخور)
ترجمه: هر آیینه ،بچشانیم او را نعمتی پس از سختی ، هر آیینه می گویند البته که رفت بدی ها از من بدرستی که او هر آیینه شادمان نازنده است
انسان وقتی در ناز و نعمت فرو می رود، خود باختگی و غرور بر او چیره می شود ، اگر بعد از ناخوشی و زیانی که به او رسیده ، نعمت و منقعتی به وی رسد به جای شکر گذاری می گوید مشکلات و ناراحتی ها ، دیگر برنمی گردد. و آن گاه دوباره دچار غرور و مستی بیجا می گردد، از این رو می فرماید: اگر بعد از ضرری که به او رسیده نعمت و خوشی به وی بچشانیم می گوید شدائد از من برطرف شد و بازگشتی هم ندارد ، سپس سرور بیجا و فخر فروشی وجودش را فرا می گیرد و مباهات و فخر می کند به طوریکه از شکر منعم باز می گردد.