تفاوت انسان وملک وحیوان (برگرفته جلسه اخلاق حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای میرزابیگی)
چرا انسان اینطور میشود که در مسایل مادی به بعد جسمی ایقدر اهمیت می دهد ولی در بعد معنوی بی اهمیت است؟ جواب این سوال را درضمن حدیثی که در وسایل الشیعه ج11 آمده است پاسخ می دهیم ،قال امیر المومنین: “ان ا.. رکب …من غلب عقله شهوته فهو خیر من ملائکه ومن غلب شهوته عقله فهو شر من البهائم….”
این حدیث ،حدیث بسیار قشنگی است که ماهیت انسان وملائکه وحیوان را مشخص کرده است وهمه سواالاتی که درجامعه و جوامع علمی امروزی مطرح است.
ترجمه این حدیث:خداوند آنی که در وجود ملک قرار داده تنها ،عقل مطلق است که بدون شهوت است. وچیزی که در وجود بهایم قرار داده است شهوت مطلق بدون عقل است اما در وجود انسان هردو را قرار داده است یعنی هم عقل وهم شهوت (کلیهما) این شاهکار خلقت است که اشیاء متضاد را در یک جا جمع کرده است هم میل و کشش (خواسته)
در اینجا منظور از شهوت:میل است یعنی میل به مال وجاه ومقام و…. انسان معجونی از ملک وحیوان(خاصیت عقل، بندگی است) لذا ملائکه که دائما بندگی میکند بخاطر اینکه شهوت ندارند وفقط عقل دارند.!! امروزدر جامعه مردم دم از شخصیت می زنند اما کارهای آنها را نگاه می کنید،شهوت را به وضوح در اعمالشان مشاهده می کند واعمال آنها با گفتارشان متضاد است،صورت انسان اما باطن آنها راهرچه نگاه میکنید حیوانیت را می بینید.. بر قلب این انسانها حیوانیت مسلط شده است وخودشان نیز خبر ندارند چون فکر می کنند که هرچه انجام می دهند درست است.
اگر انسان بخواهد عمل کند باید ابتدا انسان بودن خود را بشناسد،اگر در دانشگاه ها این مسائل (ابتدا دانشجو بداند انسان به چه کسی گفته می شود؟)به دانشجو آموخته شود خیلی از مسائل ومشکلات حل می شود.
در ادامه.. باتوجه به اینکه در وجود انسان هر دو میل وجود دارد و خدای متعال هردو صفت را در یک جا جمع کرده وخدا این دو صفت را باهم در یک جا جمع کرده تا خودت انتخاب کنی. هر چه می خواهی (سوره دهر) هل اتی الی ا… امتیاز که به تو قرار دادیم گوش شنوا وچشم بینا دادیم می تونی حق را ببینی.
حضرت علی :من خدایی که ندیدم عبادت نمی کنم! با این چشم که نگفتم … فرمودند:(قلب می تواند خدا را ببیند نه چشم)حقیقت ایمان این است خدارا با چشم دل ببیند.
نتیجه بحث : در این وجود عقل حاکم شده یا شهوت من چه کنم که انسان بمانم واگر خدایی نکرده رعایت نکردیم از این دایره خارج می شویم سختی وبلا اینجاست چاره چیست؟ اگر سمت حیوانیت رفت در همان حال وحد باقی نمی ماند بلکه پایین می رود (اولئک کالانعام بل هم اضل) بخاطر اینکه حیوان شهوت مطلق بود اما انسان فرصت داشت وعملا به خودش ظلم کرد. بعضی انسانها درل برزخ وقیامت می گویند: خدایا به خودمون ظلم کردیم !!
کسی که چراغ عقل واختیار داشت ولی باخاموش کردن شهوت به سمت عقل رفت وبه خاطر همین است که از ملائکه بالاتر میرود. ملائکه به انسان میگویند:شما بااینکه شهوت داشتید اما با اختیار خود را کنترل کردید وشما از ما بالاتر هستید و ملائکه خدمت گذار هستند. چون هر دو در وجود انسان اگر عقل بر شهوت غلبه کند وحاکم شد این شخص از ملائکه بهتر است (صریح کلام امیر المومنین) چون با همه اینها مبارزه کرده وجهاد اکبر کرده اند پس از جنگ وجهاد اصغر بالاتر است انسان قوی آن است که برنفسش بتواند غلبه کند.
باتوجه به این مطالب می توان نتیجه گرفت که در زمان ائمه بااین همه ظلمی که آنها به این معصومین روا داشتند آنها از دایره انسانیت خارج می شدند اینها غیر از حیوانیت چیزی دیگری بودند؟!! آیا انسان با وجود عقل سیلی به صورت حضرت زهرا می زند؟!! خانه آن عزیز را آتش می زند؟ در دنیا کارهایی کردند که در دنیا هیچ حیوانی هم نکرده است !!!
پیامبر در زمان خود فرموده اند که بعد از من بوزینه ها از منبر من جست وخیز می کنند!! منظور حضرت این بوده است که مظهر بازیگری بوزینه را مطرح کنند اینها پوستین دین را وارونه جلوه کردند. پس وای بر حال اینها !! !
انشاا… ما بتوانیم از این مطالب درسی گرفته وبگیریم وقوه عقل خود را در همه مراحل به خوبی بکار بگیریم