مراتب يقين
مراتب يقين : پايين ترين حد: 1-پيامبردر پاسخ سوال از گنه کار اهل يقين
ما ادمي وله ذنوب ولکن من کان غريزته العقل و سجيته اليقين لم تضره الذنب فان اذنب ذنباً تاب واستغفر وندم فيکفر ذنوبه ويبقي له فضل يدخل به الجنه
2-علم اليقين :پرهيز از محرمات و انجام واجبات
3-عين اليقين :رعايت مستحبات و ترک مکروهات
4-حق اليقين : حسنات الابرار سيئات المقربين .والله ميرسد تا »لو اعطيت اقاليم بما تحت افلاکها علي ان اعصي الله في نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلته
پيامبر (ص):الرکتمان في جوف الليل احب الي من الدنيا وما فيها
صفات اهل يقين وراه کسب يقين: 1-ايثار : ويؤثرون علي انفسهم ولو کان بهم خصاصة زندگي ابو ايوب انصاري در کوچه و منزل خود را در اختیار مهاجرین قرار دادن و نزول این آیه
2-پيروزي در امتحان الهی : احسب الناس ان يترکوا ان يقولوا آمنا وهم لا يفتنون 3-عبادت ولذت بردن از آن واعبد ربک حتي ياتيک اليقين
نماز , روزه , تجهد . پول زياد دادن مقدس اردبیلی بابت يک غسل براي نماز شب 4-4-خدمت به خلق وکمک به ضعفا ( درس عاشقي ) اگر مي توانستند تا دانه روي برف ريختن انجام ميدادند
5- تقوي - ان تتقوا الله يجعل له فرقاناً . يا ايها الذين آمنوا برسوله يؤتکم کفلين من رحمته ويجعل لکم نوراً تمشون به
امتحان الهي: 1-جان ابراهيم در آتش. 2- رها کردن در بيابان فرزند وهمسر خود را به خاطر اعتقاد به خدايي خدا و رزاقيت خدا
3-بعد از سالها دوري از فرزند در اولين ديدار امر به قرباني فرزند شد
انسان مومن, بايد هم هدايت شده باشد هم هدايت گر , منتهي در حد درجه و مقامي که کسب کرده
راههاي هدايت شدن : 1- ارتباط با خدا و خود و خلق خدا ,پرداختن به باورها و اخلاقيات و عمل به احکام
جلوه هاي هدايت گري :1- تبليغ دين 2- دعوت به راه خدا
3- جهاد با مال و جان 4- جدال احسن با کفار
5- مولفه قلوبهم 6- انفاق 7- تربيت کردن فرزند
8- رعايت حقوق ديگران 9- خدمت به خلق
10- حضور در عبادات جمعي 11- توصيه يکديگر
12- موعظه يکديگر.
بايد فضاي زندگي را مؤمن عوض کند
مؤمن هم هدايت يافته و هم هدايت گر است باید هر دو صفت با هم ولو در مراتب پایین داشته باشد اولئک علي هدي من ربهم و اولئک هم المفلحون
نمونه هایی از هدايتگري -علي هدي من ربهم
تعليم وتعلم ابلاغ دين : ان اقیموا الدین
توصيه کردن يکديگر : و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر
جهاد و حفظ شعائر اسوه بودن
امر به معروف ونهي از منکر
انفاق دعا برای یکدیگر
مومن بايد در فضای جامعه زندگي کند
گاه بايد در ساخت اين بنا کارکرد گاه در حفظ اين بنا
ويژگي هاي مؤمن: انما المؤمنين الذي- خصلت هاي دروني -
1- اذا ذکر الله و جلت قلوبهم . 2- و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايمانا .
3- و علي ربهم يتوکلون .
4- پيامبر فرمود: من سائته سيئه و سرته حسنه فهو مؤمن
5- پيامبر (ص): افضل الايمان ان تعلم ان الله معک حيث کنت
6- لا يجتمع الشح و الايمان في قلب عبد ابدا
7- المؤمن کبس فطن حذر (احتياط کار)
8- بردبار : المومن اصلب من الجبل ان الجبل يستقل منه(از کوه در اثر طوفانها و باران های تند و زلزله ها,کم میشود یعنی فرسایش دارد) و المؤمن لا يستقل من دينه شيء( در اثر حوادث و سختیها از دین مؤمن چیزی کم نمیشود ).
امام صادق (ع) :المومن اشد من زبر الحديد ان زبر الحديد اذا دخل النار تغير و ان المؤمن لو قتل ثم نشر ثم قتل لم يتغير قلبه.
9- محبت به پيامبر: فرمود: والذي نفسي بيده لا يؤمنن عبد حتي اکون احب اليه من نفسه و ابويه و اهله و ولده و الناس اجمعين.
انواع ايمان و تعريف و
دانواع ايمان و تعريف و آثار ايمان قلبي
معرفي صفات مومن در ابتداي سوره بقره
ايمان تقليدي – انسان را به بهشت مي رساند.
ايماني است که در دل و عقل رسوخ نکرده ولي توانايي مقاومت در برابرطوفان غرايز و بن بست ها و حوادث را ندارد.
و من الناس من يعبد الله علي حرف فان اصابه خير اطمان به و ان اصابته فتنه انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الاخره ذالک هو الخسران المبين
امام حسين هنگام ورود به کربلا فرمودند: الناس عبيد الدنيا الخ
امروزه بايد ايمان تقليدي نباشد.
ادب جوان با شمشير (علي (ع)) اگر در دین تفقه نکند
2- ايمان استدلالي – عقل باور کرده که احکام مصلحت دارد. دين توانايي اداره جامعه را دارد – کسي که در خانه اش کتاب ندارد خانه اش خانه يک مسلمان نيست. این ایمان گاهی با شبهه و تخيل سازگار است. ايمان استدلالي همراه با تخيل باعث تشکيل فرقه هاست. در طوفان حوادث کاربرد ندارد. شيطان در ايمان استدلالي در اوج بود.
ايمان قلبي- ايماني است که تمايلات را هم مسخر کرده و آنچه که میداند میبیند .
اجراي دين در حوزه احساس و عاطفه هست و عاطفه از قلب است. قرآن از آن گاهی به عنوان يقين یاد کرده جواني که مأمور رسيدگي به چند خانواده در مدينه بود نگاهش به زني افتاد دست بر سينه زن گذاشت زن گفت: النار النار النار جوان توبه کرد. سوره تکاثر نازل شد. جوان با شنيدن اين سوره در مسجد نزد پيامبر از خوف و حيا مُرد. ايمان قلبي با خوف و حياء و اميد همراه است.
ايمان قلبي: قالت الاعراب امنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لما يدخل الايمان في قلوبکم.
ادامه بحث گذشته : پيامبر(ص) از پيرزن بي سواد ايمان استدلالي مي خواهد.
حداقل ايمان تا اين حد لازم است اما آنچه قرآن از ما انتظار دارد و هدف نزول قرآن هم همين است ايمان قلبي است.
ايمان قلبي چيست؟ انما المؤمنون الذين امنوا بالله و رسوله ثم لم يرتابوا
ايمان قلبي مانند نور است مراتب و درجات و شدت و ضعف دارد.
مراتب يقين : علم اليقين: پرهيز از محرمات و انجام واجبات.
عين اليقين: علاوه بر آن , انجام مستحبات و پرهيزاز مکروهات و شبهات .
حق اليقين: مقامي که حسنات الابرار سيئات المقربين است. مي تواند ادعا کند که
اگر تمام دنيا را به او بدهند يک گناه کوچک حتي يک مکروه انجام نمي دهد.
والله لو اعطيت اقاليم السبعه بما تحت افلاکها علي ان اعصي الله في نمله ابلسها جلب شعيره ما فعلته.
در عين اليقين مانند مقدس اردبیلی هزينه سنگيني مي پردازد تا نماز شب خود را از دست ندهد.
پيامبر(ص) فرمود: الرکعتان في جوف الليل احب الي من الدنيا و ما فيها.
لذت از عبادت و ايثار :ويؤثرون علي انفسهم و لو کان بهم خصاصه . ايثار مي کنند ولو خودشان محتاج باشند. زندگي ابوايوب انصاري در کوچه و بخشيدن خانه به يکي از مهاجرين .
ايمان قلبي: قبولي در امتحان : سوره عنکبوت: بسم الله الرحمن الرحيم .الم. احسب الناس ان يترکوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الکاذبين
تفاوت ايمان عقلي و قلبي :شاگردي که به خاطر جزر و مد رودخانه دير به کلاس مي آمد.روزي استاد گفته بود:بسم الله با سوره حمد را هر کس بخواند مي تواند روي آب راه برود. روز بعد شاگرد به موقع مي آمد چند روز گذشت. الخ
مراتب يقين: شخصي گفت: حضرت عيسي روي آب راه مي رفت. پيامبر فرمود: اگر يقينش بالاتر بود روي هوا راه مي رفت.
مقدس اردبيلي پول کلاني مي دهد تا حمامي حمام را باز کند او بتواند غسل کرده به نماز شب برسد. يکي هم پول مي دهد گناه کند آن هم چه گناهي پس تفاوتش ببین از کجاست تا به کجا!
راه کسب يقين: عبوديت و بندگي, ارتباط با خدا : و اعبد ربک حتي يأتيک اليقين
ايمان قلبي, از نماز اول وقت و جماعت حاصل مي شود. مسجد در مقابل شياطین سنگر است. روزه, ايمان قلبي مي دهد.
تهجد: پيامبر به معراج رفت. معراج مومن هم نماز است.
خدمت به خلق و کمک به ضعفا :خدمت به خلق درس عاشقي .
عرفا اگر نمي توانستند به کسي کمک کنند آن روز خيلي غصه داشتند.تا کمک به حيوانات حتي پاشيدن دانه روي برف براي پرندگان را فراموش نمي کردند.
تقوي: پرهيز, ان تتقوا الله يجعل لکم فرقاناً
يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و امنوا برسوله يؤتکم کفلين من رحمته و يجعل لکم نوراً تمشون به و من لم يجعل الله له نوراً فماله من نور.
ما آدمي و له ذنوب و لکن من کان غريزته العقل و سجينه اليقين لم نضره الذنوب لانه کلما اذنب ذنباً تاب و استغفر و ندم فيکفر ذنوبه و يبقي له فضل يدخل به الجنه.
اين حديث پيامبر در پاسخ کسي است که گفت مردي يقينش خوب است و گناه هم مي کند و مردي است که يقينش کم است ولي در عبادت کوشاست.
علامت صحيح بودن يقين مسلمان :من صحة يقين المسلم ان لا يرضي الله بسخط الله و لا يلومهم بما لم يوته الله
فان الرزق لا يسوقه حرص حريص و لا يرده کراهيه کاره و لو ان احدکم فر من رزقه کما يفره من الموت لادرکه رزقه کما يدرکه الموت.
کان في الکنز الذي قال الله عز و جل و قال تحته کنز لها فيه. بسم الله الرحمن الرحيم عجبت لمن ايقن بالموت کيف يفرح, و لمن ايقن بالقدر کيف يحزن, و عجبت لمن رأي الدنيا و تقلبها کيف يرکن اليها , و ينيعني لمن عقل عن الله ان لا يتهمه في قضاءه و لا يستبطئه في رزقه
حقيقت يقين همه چيز را از خداي سبب ساز دانستن و به وسائط توجه نکردن.
ايمان قلبي :قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا ولما يدخل الايمان في قلوبکم
حداقل ايمان,ايمان استدلاليست پيامبرازپيرزن ريسنده برای توحید دليل ميخواهد
انتظار قرآن از ما ايمان قلبي است .حقيقت ايمان قلبی عاطفه است - انما المومنون الذين آمنوا بالله ورسوله ثم لم يرتابوا .
ايمان شاگرد به علم و سبب ساز بودن خدا وتوجه نکردن به وسائط
ايمان قلبي نور است که داراي مراتب است که گاهی از آن به یقین تعبیر میشود
سوز دل
چرا ما که در همه جا خودمون را خیلی مذهبی نشون میدیم باید طوری باشیم که بعضی افراد از این مذهبی ها گریزان باشند علت این مسئله چیه ؟!!!!!
آخه مگه نمیدونیم نباید شیعه حرفی باشیم مگه تو قرآن و روایات نداریم حرف وعمل باید یکی باشه از کسانی که بیسواد هستند که توقعی نیست اما ما نباید اینطور باشیم دلم گرفته شاید بخاطر اینه که شبهای قدر می ترسم خودم را پیدا نکنم بعضی اوقات با خودم میگم کاش می شد برم در دل کوه زندگی می کردم واین آدمها ی گرگ صفت را نمی شناختم چرا باید دم از انسانیت بزنند و…
من که دیگه خسته شدم مگه اسم ما مسلمان وشیعه علی نیست علی با مردم اینگونه بود عدالت علی این بود …چرا باید این حرفها را فقط با زبان بزنیم نمی خوام زبان به نفرین باز کنم چون از عاقبت آن می ترسم بازهم دعا میکنم باشه چشم میبندم وبازهم چیزی نمیگم اما بعضی وقتها دلم حرف میزنه خدا حلالم کن را زمزمه میکنم اگه با بعضی افراد خاص معاشرت نمی کردم وآنها را نمی شناختم من هم مثل افراد بهونه گیر کلی صحبت می کردم ولی خانم فاطمه زهرا خواست که آنها را بشناسم بخاطر همین دلم میسوزه که چرا بعضی افراد اینقدر با خدا وواقعا مومن ولی بعضی فقط حرف وحرف…
دلم میخواد تواین شب قدر خدا برای من والبته همه ماها راه درست را باز نشون بده خدا ارحم راحمین مگه نیست که هست پس ما باید عینک قبلی را عوض کنیم و بخواهیم ببینیم ولی ای کاش درست ببینیم .
این حرفها را باسوز دل می نویسم دلم از ا فرادی پره که هیچ وقت فکر هم نمی کردم اینطور باشند ولی عمل چیز دیگه ای دیده ام من که به کار خودم یقین دارم (شاید هم این کار شیطونه) ولی بهرحال امیدم به خانم فاطمه زهرا است که من را وامثال من را که به اینجا رسیدند و این احساس رادارند هدایت کنه ماکه در درگاه خدا جایی نداریم …
دیگه بریدم بریدم !!!!!به کی بگم !خدا از این وضعیت نجاتم بده یا این وری یا آن وری !!!!!!نمی خوام دیگه اسم طط قلابی باشم
تبریک حلول ماه بندگی
ای کاش در این رمضان لایق دیدار شوم
با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم
مهدی جان تا که همسفره
تو لحظه افطار شوم
در لحظه افطار وسحر التماس دعا
ظهور سبزه ها(ملهم استاد گرانقدر حوزه حجه الاسلام والمسلمین حسن انصاریزاده)
السلام علی ربیع الانام ونضرة الایام
آفرینش سفره گســـــتترده سبز خــــــداست هر ســــتایش، هر ســـــپاسی زان کبریاســـت
مقصد حق زین ضیافت،نور پاک مصطفاست مصطفی را جان شیرین ،چون علی مرتضاست
مرتضی را همسر و همتا فقط خیر النساست سیــــــد اسبـــــاط آدم، سبـــــز پوش ومجتباست
سید کل شهیــــــــدان خامس آل عبـــــــاست مــــــــــــهدی او غمـــــزدای صدر کل اولیاست
سبزی عالم ز سین ســــاقی کربــــــبـــلاست زاء زینب زیور زیبنده ، ارض وسمــــــــاست
میم مهدی مشرق نور هدی در سینــــه هاست هــــــــر کجا تابد جلاء جلوه ، آیئنه هاست
سفره بی اسم مهدی چون سراب صخره هاست سیــــــن آن سین سیاهی ،فاء آن فقر وفناست
عید بی مهدی عزای لاله های سر جــداست زین سبب هم ندبه و هم ناله و شیون سزاست
هر زمان گل را سه صد با سیزده سبزه به پاست عیــــد هر روز و بهار عطر خیز لاله هاست
“سیزده نحس است ” اما از خرافات و وخطاست خط قرمــــــز بر خرافات جهان یکسر رواست
این زمــــــان شوم غیبــت بـــــــــی گنــــــــاست هر چه هست از قامت ناساز ،ناموزون ماست
ملهما ابر بهـــــــــار آل احـــــــــــمد در دعاست در بـــــــــهار آل پیغمـــتبر ظهور سبزه هاست